حالا نام صاحب خانه را زمزمه می کنم . حالا واژه هایم بوی بهشت می دهند .
حالا دور از خود ، دور خانه ی خدا می چرخم و تاریخ را با خود می چرخانم .
حالا 7 مرتبه از ((خود )) می دوم تا ((او )) را لبخند بزنم .
حالا هاجر تشنگی مجسم تاریخ می شود و من 7 بار مروه و صفا را در فراوانی دل هایی که بر لب ها می وزند زندگی می کنم.
راستی بر لب های عدد 7 چه رازی نهفته است که از روز عزل دست های قنوتش در آرزوی به آغوش کشیدن آسمان گشوده مانده است و من همچنان باید 7 دور بچرخم ، 7 سنگ بزنم ، 7 بار هروله کنم ، 7 مرتبه از خود بدوم ، 7 بار .... انگار عدد هفت رمز زنده و زلال آفرینش است .
حجر اسماعیل آرامم می کند، دو رکعت نماز عشق در زیر ماودانی که قیامت کلمات متبسم را به خدا می رساند ، قامت می بندم.
اینجا عرفات است و آفتاب پس از وقوف در این وادی مکه را نوازش خواهد کرد .
امروز در عرفات ، غوغایی برپاست . حاجیان همگان در لباس احرام آمده اند تا در این سرزمین مقدس بیتوته کنند . امروز اگرچه ما فیض حضور در آن خاک پاک را نداریم ، دل های عاشق و شیفته مان را همراه آنان می کنیم تا در آن هنگامه بی مانند که جلوه ای از شگفت صحرای محشر است ، از درک این فیض عظما محروم نمانیم .
امروز حاجیان بر خاک عرفات ، لذا حضور در هاله پر قدرت توجه الهی را تجربه می کنند و با سید و سالار شهیدان (ع) دعای بی مانند و عمیق عرفه را زمزمه می کنند.
حاجیا امروز عرفان عرفات را درک می کنند تا پس از درک شعور مشعر به منای عشق قدم گذارند و فردا سر بتراشند تا قلندرانه سماع بندگی و آزادگی آغاز کنند .
روایات متعدد و متواتر از حضور هر ساله صاحب عصر و زمان حضرت بقیه ا... الاعظم (ع) در عرفات حکایت دارد . امروز آن وجود نازنین در کنار دیگر حاجیان که احرام بسته و ذکر گویان در حال انجام مناسک حج هستند ، حاضر است و افسوس که دل های غفلت زده ما ، چهره خورشیدی ام را نمی بینند و باز نمی شناسند .
منبع: جام جم